جدول جو
جدول جو

معنی پاچه گل - جستجوی لغت در جدول جو

پاچه گل
ساق پا تا مچ
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کاسه گل
تصویر کاسه گل
در علم زیست شناسی مجموعۀ کاسبرگ ها، کالیس
فرهنگ فارسی عمید
(اَ وَ)
گزندۀ پاچه، آن کس که بی مقدمه و آگاهی کسی را مورد عتاب یا آزار قرار دهد
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ یِ گُ)
غنچۀ گل، گل:
گردون بنای حسن ترا بر زمین گذاشت
روزی که رنگ خانه گل را بهار ریخت.
دانش (از آنندراج).
، گلخانه. جایی که در آنجا گل بعمل می آورند
لغت نامه دهخدا
(یِ گُ)
پای گلبن. زیر گلبن:
مده جام می و پای گل از دست
ولی غافل مشو از دهر سرمست.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(گُ)
دهی است جزء دهستان اشکور بالا بخش رودسر شهرستان لاهیجان که در 62 هزارگزی جنوب رودسر و 26 هزارگزی جنوب خاوری سی پل واقع شده. کوهستانی و سردسیر است و 228 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات، بنشن، لبنیات و عسل، شغل اهالی زراعت، گله داری و شالبافی و راهش مالرو وصعب العبور است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(سَ چَ / چِ یِ گُ)
کنایه از عرش باشد که فلک اعظم است. (آنندراج) (برهان). عرش. (رشیدی) ، کنایه از دنیا. (برهان) (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
(اَ وَ)
آنکه پاچۀ گوسفند پزد فروختن را:
نگار پاچه پز من که دل سراچۀ اوست...
میرزا اشتها
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ گَ زَ)
قسمی آتش بازی. پاچه خیزک
لغت نامه دهخدا
(نِ گُ)
قریه ای است بفاصله 29500 گزی جنوب غربی قلات غلزائی ولایت قندهار، بین خط 66 درجه و 44 دقیقه و 30 ثانیۀ طول شرقی و خط 32 درجه و 3 دقیقه و 54 ثانیۀ عرض شمالی. (از قاموس جغرافیای افغانستان ج 2)
لغت نامه دهخدا
(زَ / زِ گُ)
گل تازه. گل نوشکفته:
از تازه گل لاله که در باغ بخندد
در باغ نکوتر نگری چشم شود آل.
فرخی (دیوان چ عبدالرسولی ص 219).
جامه ای بفکن و برگرد بپیرامن جوی
هر کجا تازه گلی یابی از مهر ببوی.
منوچهری.
فتنه شدن بر گیاه خشک نه مردی است
خاصه بوقتی که تازه گل ببر آید.
خاقانی.
رخی چون تازه گلهای دلاویز
گلاب از شرم آن گلها عرق ریز.
نظامی.
، مجازاً محبوب و معشوق را گویند:
آن تازه گل ما را هنگام وداع آمد
زآن پیش که بگذارد گلزار، نگه دارش.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(گِ)
گل بکاه آمیخته که دیوار وبام را بدان اندایند. (یادداشت مؤلف) :
چون سیل خراب کرد بنیاد
دیوار چه کاهگل چه پولاد.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاچه گیر
تصویر پاچه گیر
آن کس که بی مقدمه و آگاهی کسی را مورد آزار و عتاب قرار دهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تازه گل
تصویر تازه گل
گل تازه گل نو شکفته، محبوب نوجوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاچه پز
تصویر پاچه پز
کسی که پاچه پخته میفروشد
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی پلو. طرز تهیه: کشمش و آلوی سرخ شده را با برنج خام و نخود و لپه مخلوط می کنند و در شیردان و شکمبه شسته میریزند و درش را میدوزند و میپزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاچه گزک
تصویر پاچه گزک
پاچه خیزک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاچه گیر
تصویر پاچه گیر
کنایه از آدم مردم آزار و مزاحم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاه گل
تصویر کاه گل
((گِ))
مخلوط کاه و گل که برای اندودن بام و دیوار به کار برند
فرهنگ فارسی معین
دیدن کاه گل در خواب خوب نیست به خصوص اگر دست و پایتان به آن آلوده باشد. اندودن بام خانه با کاه گل نشان فرار رسیده غم و اندوهی است که دامن خانواده را هم می گیرد و به شخص بیننده خواب منحصر نمی شود. درست کردن کاه گل ایجاد ابتلا و بدبختی است به دست خویشتن. اگر دیدید کاه گل لگد می کنید به غم و غصه ای مبتلا می شوید. اگر دیدید دیگری کاه گل برای شما لگد می کند و آماده می سازد غمی برای شما می رسد که مترصد و منتظر آن بوده اید و فکر می کردید دامن شما را بگیرد. اگر ببینید که در کاه گل افتاده اید شما را به بلا مبتلا می کنند ولی از امام صادق (ع) نقل است که: چنانچه از گل بیرون آیید و خود را بشویید و لباس دیگری بپوشید که اثر گل در خواب از بین برود رفع بلا و نگرانی می شود. منوچهر مطیعی تهرانی
فرهنگ جامع تعبیر خواب
ساق پا تا مچ
فرهنگ گویش مازندرانی
ردپا
فرهنگ گویش مازندرانی